دلنوشته ی زیبا و خواندنی
تا حالا احساس افسردگی کردی؟شده احساس پوچی کنی؟حس کنی وجودت خالیه؟
چرا به وجود اومدی؟ سردرگم شدی؟به بیراهه کشیده شدی؟مضطرب شدی؟
می دونی علت همه ی اینا چیه؟
دستهای بلند پروردگارتو رها کردی، مثل یه بچه که دست مادرش و رها می کنه و گم میشه..
رها کردنه دستاش می دونی مثل چی می مونه؟مثل راه رفتن توی تاریکی و تنهایی.
خیلی حس بدیه وقتی خدا برات کمرنگ میشه.
بارها بدون دستهاش می خوری زمین،مدام.
خسته شدی؟
فقط بگرد دنبال دستاش،خودش دستاتو می گیره.
اونوقته که میگی وای خدای من داشتم از بین می رفتم.
گم شده بودم راه و هرگز بدون تو نتونستم پیدا کنم چه خوب شد که دوباره پیشمی.